مها، دختر زيباي من

تولد بابايي (2)

دوباره سلام عششششششششششششق من.   روز تولد بابايي با عموهات تماس گرفتم و قرار شد با دوستاي بابايي براي شام بيان خونه. اينم بگم كه قبلا با عمو احمد هماهنگ كرده بودم تولد بابايي بياد تهران و بابا از اين موضوع خبر نداشت.    خريدها خيلييييييي زياد بود و مجبور شدم چندين بار تا سر خيابون اصلي برم و برگردم. ميبخشيد عزيزكم اگه اذيت شدي.   همه چي تقريبا آماده بود. بابايي آمد خونه و فهميد مهمون داريم اما هنوز نميدونست مهمونها كي هستند. وقتي در رو باز كرد و عمو احمد رو ديد خيلييييييييي خوشحال شد.    بهش گفته بودم يه هديه بزرگ داري كه نميشه كادوش كرد.   راستي بابا جون شكم ماماني رو به عمو احمد نشون داد و ...
23 ارديبهشت 1391

تولد بابايي

 سلام ماماننننننننني.   برات يه عالمه خبر دارم عزيزكم. هجدهم، يعني دو روز پيش، وقت دكتر داشتيم. از صبح حالم حسابيييي بد بود، بابايي هم براي رفتن سر كار عجله داشت اما خيلي آروم منتظر شد تا حالم بهتر شه. توي مسير هم خيلي اذيتش كردم آخه واقعا حالم بد بود. رسيديم شركت هم وضعيت تغيير نكرد و باز   با بابايي رفتيم مطب. همه چي تغيير كرده بود. از ويزيت گرفته تا اتاق انتظار و چيدمان مطب و بدتر از همه رفتار خانم دكتر.   خانم دكتر سرشون حسابي شلوغ شده و بين دو تا اتاق دايما در حال رفت و آمده، با اينكه تو مطب دستگاه سونو هست و اندازه گيري دهانه رحم براي خانم دكتر يا دستياراشون كاري نداره اما دوباره يه عالمه آدرس دادند براي سو...
20 ارديبهشت 1391

ني ني گلابي من!

  سلام عزيزززززز ماماني.   تو اين هفته شما ديگه تقريبا 11 سانتي متر شدي و وزنت هم حدود 110 گرمه. الان تقريبا اندازه يه گلابي شدي. الهي من فدات شمممممممم.   به به گلابي. دلم الان واقعا گلابي ميخواد.   نميدونم اين شبا و روزا داري چي كار ميكني كه يهويي جيغ ماماني رو در مياري.    تو خيابون و سر كلاس كه نميتونم جيغ بكشم و فقط آروم لمست ميكنم، به اميد اينكه دست از كشيدن پوست و گوشت ماماني برداري. اما شبا با درد بدي بيدار ميشم و گاهي هم با جيغ هاي بنفشي كه ميكشم بابايي رو هم بيدار ميكنم، اونم نازت ميكنه، ميبوستت و تو كم كم آروم ميشي. فكر كنم تند و تند هم غذا ميخوري آخه همش ماماني گرسنه است. هر چند هنوزم پاتو...
9 ارديبهشت 1391

هفته ي 15

  نمي دونيد با چه ذوقي به بالا رفتن رقم هفته ها فكر ميكنم . درسته از بزرگ شدن ني ني خيلي هيجان دارم اما يه بخش بزرگي از اين هيجان و ذوق مرگ شدن به خاطر وعده و وعيد هايي هست كه مي شنوم مبني بر اينكه تا چند وقت ديگه اين ويار عذاب دهنده تموم ميشه. اما زهي خيال محال.   امروز، صبح زود بايد مي رفتم اداره و دوباره براي مدرسه جديد چونه ميزدم. اما از وقتي بيدار شدم توي دستشويي بودم . از چهارده فروردين مرخصي بودم و حالا بايد مي رفتم يه مدرسه كه جاي خالي داره. از چند روز پيش يه پام اداره بود و يه پام خونه. يه مدرسه بهم معرفي كرده بودند دارقوز آباد . منم كه اصلا اينجاها رو نمي شناسم به اميد اينكه تعداد دانش آموزانش كم هست، مي خواستم برم كه ...
2 ارديبهشت 1391

هفت خوان غافلگيري همسري

  بعد از مثبت شدن بي بي چك، دوباره لباس پوشيدم و رفتم آزمايشگاه و آز بتا دادم. اصرار داشتم جوابش رو تا يك ساعت بعد بگيرم آخه بعد از اون مي رفتم كلاس سنتور و شب با همسري برمي گشتم خونه و اين طوري نمي تونستم غافلگيرش كنم،اما نشد كه نشد. توي كلاس يه كم درد داشتم و همش مي ترسيدم اتفاقي كه درست سال قبل برام افتاده بود و ني ني نيامده رفته بود دوباره تكرار شه. آروم و قرار نداشتم و نمي تونستم راحت روي صندلي بشينم. خلاصه به استادم گفتم دردم چيه و خودمو راحت كردم. با همسرم ميدون توحيد قرار گذاشتم. توي مسير همش داشتم فك ميكردم چطوري مي تونم بدون اينكه شك كنه ازش جدا شم و برم آزمايشگاه و جواب آز رو بگيرم.   رسيدم سر خيابون نزديك خونه. ب...
27 فروردين 1391

بي بي چك

  دي ماه تازه خونمون رو عوض كرده بوديم اون ماه با اينكه براي ني ني دار شدن اقدام كرده بوديم اما من اونقدر تنهايي وسايل سنگين جابجا كرده بودم كه همش خدا خدا مي كردم خبري از ني ني نباشه تا من كارهام تموم شه. طبق معمول پريود وحشتناكي هم داشتم و خوشحال از نبود ني ني، سر موعد مقرر براي ني ني اقدام كرديم. البته چون همسر گرامي عاشق پسر هستند طبق تقويم تخمك گذاري يه بار اقدام كرديم و توي تمام مدت تا گذاشتن بي بي چك با ني ني خياليم حرف مي زدم. با اينكه احتمال بارداري كم بود اما من براي خودم ني ني خيالي داشتم و از همون اول، صبح ها با هم بيدار مي شديم، صبحونه مي خورديم، حاضر مي شديم و مي رفتيم مدرسه. تو مسير هم براش كتاب داستان ميخوندم و زنگ تفريح...
27 فروردين 1391

تو درون مني.

كودك من! درونم گرم از وجود توست و دلم پر اميد. دلگرمم به حضورت.     تو درون مني. مثل پروانه اي در پيله. ...
26 فروردين 1391