تو چيكار ميكني؟! من چيكار مي كنم.
سلام عزيزكم.
خيلي دوست دارم بدونم شما داري تو دل ماماني چي كار ميكني!! آخه دو روزه حالم زياد خوب نيست.
تو اين چند روز كه آپ نكردم اتفاق خاصي نيفتاده. فقط اينكه:
- فعلا در مرحله ي جمع آوري اطلاعات براي خريد سيسموني گل دخترم هستم.
- هر روز برات موسيقي سنتي ميذارم جالب اينه كه حس ميكنم حركت و ضربه هات با شنيدن موسيقي بيشتر ميشه. شايد تو هم مث ماماني از شنيدن اين نوع موسيقي به وجد مياي. شايد هم داري ضربه ميزني كه بگي بسسسسه، من اينا رو دوست ندارممممممممم.
- تا الان پنج تا از داستانهاي مرزبان نامه رو برات خوندم باضافه ي مجموعه ي لالايي ها كه بعضي هاشون رو خودم هم دوست نداشتم. چند فصل هم از كتاب " از زبان داريوش " برات خوندم. حتما با خودت ميگي اين چيه ماماني داره برا من ميخونه.
- بابايي هم همچنان مشغول خواندن كتاب " پدر و دختر " هست. ميخواد بهتر شما رو بشناسه. غافل از اينكه اگه تونست من رو بشناسه، شما رو هم ميتونه. هههههه
- از لالايي هاي خودت بگم كه كم كم داره به 50 تا ميرسه. دوست دارم تا قبل از آمدنت توي بغل ماماني و بابايي بتونيم شرايط چاپش رو فراهم كنيم.
عاشقتيم ماماني. بووووووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی