عروسك من
سلام عروسكم. قول دادم زود به زود آپ كنم حتي وقتي مث الان تپش قلب نميذاره راحت نفس بكشم. چاره اي نيست، مامان شدن سخته، اونم مامان دختر نازي مث شما قند عسلم. ديشب بابايي تا رسيد خونه با يه عالمه ذوق و شوق گفت كه برات يه چيزي خريده، يه چيزي فقط مال خودت. تا بابايي هديه ات رو از كيفش در بياره، من به يه عالمه چيز فكر كردم كه فقط ميتونه مال تو باشه. خب حالا بابا جون چي خريده بود؟؟؟ يه عروسك پارچه اي ناز و ماماني كه من با ديدنش اشكم سرازير شد. فك كنم 30 تا عروسك داشته باشي اما اين يكي با همشون فرق داره. يه دختر نازه با موهاي قهوه اي و چشماي مشكي. چند روز پيش ...
نویسنده :
مامان آوا
18:06