مها، دختر زيباي من

مها و شيرين كاري

1392/2/14 18:10
نویسنده : مامان آوا
393 بازدید
اشتراک گذاری

     خيلي وقته ميخوام كارهايي رو كه دخترم انجام مي ده و از نظر من و باباييش جالب و خنده داره، براتون بنويسم اما تا حالا فرصتش پيش نيامده بود. الان كه دخملي تازه شير خورده و خوابيده اميدوارم بتونم چند تا از اون شيرين كاري هاش رو اينجا ثبت كنم.

     خانوم خوشگل ما معمولا موقع خواب پستونك ميگيره و حسابي هم ميمكه و هر وقت خوابش تثبيت ميشه و احتياجي به نيروي كمكي براي خوابيدن نداره، پستونك رو تف ميكنه بيرون و وقتي هم از خواب بيدار ميشه خودش دوباره پستونكش رو ميذاره دهنش و باز لالا!!! دخترم يه پا پرستار كودكِ برا خودش.

     جديدا سعي ميكنه سينه خيز بره كه البته با چهار دست و پا مخلوط ميشه و حاصل، يه چيز عجيب غريبه كه ديدن داره. البته فعلا دنده عقبش فعاله! و وقتي به مانع برخورد ميكنه دور مي زنه و گاهي در اين حين پاهاش بيش از حد از هم باز ميشه و نميتونه خودشو جمع كنه اونجاست كه جيغش در مياد و با التماس كمك ميخواد.

     وقتي ميشينه، اگه وسايل بازي يا كنترل تي وي و كلا چيزايي كه عاشقشونه ازش دور باشه اول فاصله اش با اون شي رو با احتياط ميسنجه و وقتي كاملا يقين پيدا ميكنه كه دستش بهش نميرسه بيخيالشون ميشه. كاملا ميفهمه كه اگه بيش از اين خم شه ممكنه سقوط آزاد كنه.

     وقتي من با جيغ و خنده بهش ميگم عععاااااااااششششششششششقتم خانوم جيغ ميكشه و بعد هم خنده پشت خنده.

     وقتي مشغول غذا خوردن همزمان با ما هست خانوم ترجيح ميده غذاي ما رو بخوره تا غذاي خودش و وقتي به اين خواسته اش جواب مثبت ميديم خانوم لبخند رضايت ميزنه و دهنش رو برا لقمه ي بعد باز ميكنه.

      از حركت لباس توي ماشين لباسشويي ميترسه و بغض ميكنه.

     عاشق چيزاي زرد و نارنجيه. از باب اسفنجي و اردك حمامش گرفته تا گوشي ماماني.

     ديروز برا اولين بار بعد از ذو سال و اندي با مترو رفتم خونه خواهرم، بگذريم كه چقدر همه بهمون لطف داشتن و گاهي هم اين لطفِ زيادي، آزردمون كرد. چند تا گوجه سبز افتاده بود وسط قطار و با حركت قطار از اين طرف به اون طرف قل ميخورد. مها خانوم هم مث گوجه سبز نديده ها با چشماش اونا رو دنبال ميكرد. كارش همه رو به خنده انداخته بود.

     تنها صدايي كه خانوم رو از خواب ناز بيدار نمي كنه صداي صوته!! البته از نوع بلبلي

وقتي  تو بغلم خواب نازه و من با باباييش كار دارم صوت ميزنم. صوت زدن يعني پتو ني ني رو بيار، پستونكش رو بيار، شيشه آبش رو بيار، برا ماماني آب خوردن بيار، كولر رو خاموش يا روشن كن، صداي تي وي رو كم كن، نور محيط رو كم كن و هزار و يك معني ديگه كه بابايي مثل يه باباي خوب و مهربون همشو انجام ميده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مائده(ني ني بوس)
14 اردیبهشت 92 18:38
قربول دخمل خاله برم.ما از كجا بفهميم شما چند وقتته؟


مها جون تقريبا همسن دخمل ناز شماست تنها با 6 روز تفاوت.
مها متولد 22 مهر هست
مامان ایسان
15 اردیبهشت 92 8:27
مادر ای پرواز نرم قاصدک مادر ای معنای عشق شاپرک ای تمام ناله هایت بی صدا مادر ای زیباترین شعر خدا دوسته خوبم روزتون مبارک