مها، دختر زيباي من

اضافه بر ديروز

1392/6/10 16:24
نویسنده : مامان آوا
2,019 بازدید
اشتراک گذاری

     قبول كنيد حال آدم گرفته ميشه وقتي ميبينه تو مدت يك روز 155 تا بازديد داشته و هيچ كدوم از اين 155 نفر زحمت كليك روي گزينه ي" نظر بدهيد" رو به خودشون ندادن. البته كاملا واضح و مبرهنه كه من وقت زيادي رو به وبلاگ نويسي اختصاص نميدم چرا كه رسيدگي به مها خانوم و آماده كردن غذاهاي جورواجور و بازي و تفريح و خريد و آموزشش اونقدر ازم وقت ميگيره كه كارهاي فرعي هميشه در حاشيه قرار ميگيرن. اما مهم رضايت قلبي خودم و دخترمه كه خدا رو شكر از اين وقت گذروني با هم كاملا راضي ايم و از لحظه لحظه ي با هم بودن لذت ميبريم.

    ديروز چند تا چيز رو يادم رفت بگم.

    يكي، سه تا كلمه ي مهمي كه دخترك قند عسلم با آگاهي كامل ميگه

    كه اينا هستش:

    دست ... بد ... ادب ( كه البته منظورش بي ادب هست لبخند)

    و ديگه اينكه هر وقت ميخواد چيز جديدي رو امتحان كنه، بخوره يا دست بزنه، يا از كسي چيزي بگيره، با تكون دادن سر ازمون تاييديه ميخواد و به محض صادر شدن اجازه به سمتش حمله ور ميشه نیشخند

   راستي امروز هم يه نهار جديد براش درست كردم كه خيلي دوست داشت. فعلا ميرم كنارش دراز بكشم تا بعد از بيدار شدنش انرژي كافي براي بازي كردن داشته باشم و مترصد فرصت مناسبي هستم تا بيام و دستورش رو بذارم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سمیرا
10 شهریور 92 16:52
وای مامانی دستور غذا رو گذاشتی تورو خدا بهم خبر بده
من مردم از دست دخمل بد غذام
آخ قربون بد گفتنت خانومی


ممنون و چشم . الان ميخوام همين كارو بكنم اگه اين دخملي بيدار نشه.
نیلوفر
10 شهریور 92 19:51
سلام مامان مهاجون.من امروز وبلاک مها رودیدم.ماشاالا هزارماشالاخیلی دخمل نازی.خداحفظش کنه
مامان مها.منم واسه دخملم دارم وبلاگ میسازم...میشه بگی چطوری عکسهاش روتو وبلاگ بذارم.هرکاری میکنم نمیشه
اگه بگی ممنون میشم.میام و میبینم


ممنون عزيزم.
مباركه وبلاگ دخملت
ارسال مطلب جديد رو كه ميزني تو قسمت ابزار ها رديف اول تصوير يه درخت هست.

اونو كه ميزني يه پنجره باز ميشه.

قسمت عكس روي كامپيوتر رو انتخاب ميكني. البته اگه عكست روي كامي ذخيره شده.

بعد Browse رو ميزني و جايي كه عكست هست رو مشخص ميكني. مثلا درايو d فولدر ax، عكس شماره 5.

بعد گزينه ي آپلود عكس رو ميزني.

در ضمن حجم عكست بايد بيشتر از 200 نباشه.

بعد هم كه عكس مياد و درج رو ميزني. همين
ساحل
11 شهریور 92 8:53
سلام مامانی مها...
خیلی خوبه که دختری گلمون اینقدر پیشرفت کرده.... حرف زدنش هم خیلی عالیه...
غذا خوردنش هم که میبینم خوبه...خدا رو شکر...
یک غذای تازه بهت بگم اونم اینه که کشمش و پسته خام و گردو رو با هم میکس کن یک خمیر نرم میتونی ازشون داشته باشی که گلوله کنی و بزاری گل دخترمون بخوره..نیلیا که عاشق اینه و خیلی هم مقوی هست....
انشالله همه بچه ها سلامت باشن که شادی و سلامتی اون ها باعث خوشحالی پدر و مادرشون بیشتر از همه هست...


ممنون عزيزم ولي من به جز بادام خشكبار چيز ديگه اي نميدم. انشاله بعد از يك سالگي.
بازم ممنون

شیپو
15 شهریور 92 13:16
من فدای این مو ابریشمی بلاااا
marzi
18 شهریور 92 12:45
خدا حفظش کنه دختر نازت رو .
فروغ
6 مهر 92 1:15
سلام دوست گلم - راستش ببخش که اومدم و تو وبلاگ دختر نازت همدردیم رو برای فوت مادربزرگت مینویسم - خیلی ناراحت شدم ، امیدوارم که بعد از این روزهای شادی در خانواده داشته باشید . عزیزم خیلی از خوندن خاطره ی روزای قشنگ و حتی شلوغی که در کنار دخترت نانازت لذت میبرم - عزیزم امیدوارم که همیشه و همیشه بتونی براش وقت بزاری و همیشه مامانی شاد و پر انرژی برای دختر زیبات باشی - از طرف من ببوسش
مهتاب
28 مهر 92 16:39
خدا گل دخترتو برات حفظ کنه.